دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

مرداب روح

ما خیلى خریم.

در واقع میخواستم بنویسم من خیلى خرم، ولى یه لحظه فکر کردم اگه شما رو هم با خودم جمع ببندم شاید بتونم یه مقدار از حجمِ دردِ واقعیتِ موجود کم کنم، که خب واقعا هم موفقیت آمیز بود!

توى این چند روزى که بر من گذشت و اصلاً حال خوبى نداشتم، یعنى همین روزهایى که جهان رو دایره ى تاریک و مه گرفته اى میدیدم که خودم در مرکزش ایستادم، به موضوعات مختلفى فکر کردم، به اینکه چقدر حال ما خوبه و حالیمون نیست!

اینکه محیط اطراف، نه یک دایره ى بى ضلع و مشابه، که یک چندضلعى نامنتظمه و هر سمتش روایتگر قصه ى جداگانه اى براى ماست.

شاید این حرف براتون عجیب باشه ولى اگه دقت کنید متوجه منظورم میشید و میفهمید که مشکل ما دقیقا از کجا شروع میشه.

آره؛ آفرین!

از اونجایى که نقطه ى اول و دوم زندگى رو با هم مقایسه میکنیم!

یعنى منشأ حال نامساعد فعلى و مواد لازم براى ساختن آواره اى به اسم فردا، تمرکز روى مقایسه ى حال با گذشته ست، در حالیکه اگه امروز رو با نقطه اى در فردا مقایسه کنیم متوجه خوب بودن حال امروزمون میشیم و غصه ى گذشته ى از دست رفته و حالِ در شُرُف نابودى رو نمیخوریم!

در واقع از اونجایى که تعریف خوب بودن کاملاً نسبیه، جواب ما به احوالپرسى اطرافیان، تحت تأثیر مقایسه ى امروز و دیروز غم انگیزه، ولى جواب کسى که سکته کرده و نصف صورتش کج شده در حالیکه کسى فکر نمیکرد از این چالش جون سالم به در ببره اینه که: "خوبم خدا رو شکر!!!"

توى تمام این متن نیتم این بود که بگم اگه کم لطفى نکنیم و خریت رو کنار بذاریم متوجه میشیم که تا وقتى زنده ایم حالمون خوبه،

پس بهتره خر نباشیم و با حداقل سطح توقع از زندگى، واسه رسیدن به بالاترین سطح از اون بجنگیم؛

یعنى همین کارى که من چند روزه دارم انجامش میدم و فارغ از اینکه نتیجه بده یا نه خوشحالم که هنوز زنده ام و میتونم واسه یادگرفتن زندگى تلاش کنم و بارها و بارها شکست بخورم تا بالاخره موفق شم...

پی نوشت : عنوان پست، نام کتابی فوق العاده از جیمز هالیس.

نظرات 2 + ارسال نظر
تیلوتیلو چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 06:50 ب.ظ http://meslehichkass.blogsky.com

چی گفتی؟

معادله ی ریاضی بود!
انسانی خوندی؟ :)))

تیلوتیلو چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 06:52 ب.ظ http://meslehichkass.blogsky.com

من به لطف شما (همونطوری که تو پستم هم ازتون نام بردم) دارم صدای تیک تاک ساعت را میشنوم... حالا دیگه نوبت این رسیده که امروز و دیروز و پس پریروز را با هم مقایسه کنم؟
کاش کج و کوله نشم

یعنی من الان یه فرد تاثیرگذار محسوب میشم؟ :))))

نه خب شنیدن صداش اگه سعی کنی مقایسه نکن باعث میشه بیشتر بدویی..
کمتر بخوابی بیشتر تلاش کنی که تا تموم نشده وقت به یه نقطه ای برسی..
البته سطح توقع رو نمیشه خیلی بالا برد در مملکت بی ثبات ولی خب...
ولی خب تو که بمب انرژی ای ایشالله و کج و کولگی بهت نمیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد