دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

حالم عوض میشه؟!

روزگار سختیست نازنین!

حالا سخت که یه گوشه شه!

گویا رسیده ایم به همان اصل مسخره ای که میگه:

همیشه همه چیز آنطور که پیش بینی میکنیم پیش نمی رود!

وقتی خودت همه کار میکنی و تلاش میکنی و درست قدم بر میداری و باز هم به مشکل برمیخوری!

مشکلی که خواب و آرام را بر تو حرام میکند و حالت را دگرگون!

و از همه چیز سنگین تر برای تو میشود اینکه از خودت بپرسی کجای راه را اشتباه رفته ای که گره خورده به کارت؟!

و عده ای هم قصه ی حکمت را بگویند و...

با اینوجود ما به حکم آدم بودن همچنان تلاش میکنیم و دعا میکنیم و باز هم تلاش میکنیم،

بلکم گره از کار ما باز شود

برحمتک یا الرحم الرحمین!

از دیو و دد ملولم و حیوانم آرزوست!

گویا پرورش بوقلمون شغل پُر منفعتیه!

مادرم میگه:

ایکاش میشد میرفتیم تو یه شهر کویری زندگی میکردیم!

حتی شده تک و تنها تو یه بیابون!

یه جایی که بشه بوقلمون پرورش داد!

اونجوری فقط خودمون بودیم و یه مشت حیوون!

خیالمون راحت بود دور و برمون کسی آدم نیست!


به هر حال اینم نظریه!!!