دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

صف بنزین!

ساعت دوازده شبه ولی خیابون ها هنوز خیلی شلوغه... توی هر پمپ بنزین صف طویلی از ماشین ها منتظرن که بنزین بزنن، بلکم سهمیه ی سوختشون باطل نشه. هیچکس به کسانی که این روزها کشته شدن فکر نمیکنه. یا شاید هم فکر میکنه؛ ولی ترجیح میده بهشون اهمیت نده؛ یا شاید هم بهش فکر میکنه و اتفاقا به این موضوع اهمیت هم میده ولی چند لیتر بنزین ارزون تر براش اولویت بیشتری داره و فکر میکنه اینجوری چند قدم توی زندگی جلوتره...

اساس نظام های مازوخیستی از قرون وسطا تا به حال بر همین اساس بوده که ناتوانی رو به لایه های مختلف جامعه بقبولونن و در سایه ی قدرت تفویض شده از جانب طبیعت، خدا، گذشته، یا هر قدرت برتر دیگه ای، هرطور دلشون میخواد عمل کنن...

و نمیشه بر مردم خرده گرفت...

مردمی که محتاج نون شب شون هستن  و دلشون نمیخواد بمیرن و امیدی هم ندارن که زورشون به قدرت حاکم برسه، چرا باید معقول رفتار کنن؟!