دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

ایستاده مردن!

خیلی مهمه که از اول چجوری زندگی کرده باشیم!

واسه منی که از همون اولش هیچوقت از هیشکی کمک نخواستم آسون نیست که وارد مرحله ای بشم که بخوام به بقیه بگم درک کنید شرایطم رو!

تا حالا میگفتم هرکی درک کرد، کرد و هرکی نکرد، فدای سرم!

ولی خب الان تو نقطه ای نیستم که بخوام خیلی چیزها رو به هرجای نامربوطی حواله بدم!

منی که یه عمر اونجوری زندگی کردم، حالا بعد از هر خواسته ای، هرچند کوچک، توی چشم طرف مقابلم نگاه میکنم و منتظرم که رد سنگین منت رو بخونم...!

شاید هم من سواد کافی رو واسه خوندن خط چشم دیگران نداشته باشم!

شاید بر اساس تصورات غلط ذهنی خودم میرم جلو ولی هرچه که هست..

یه آدم خیلی هم نمیتونه تغییر کنه!

من برای کمک گرفتن ساخته نشدم...

ترجیح میدم ایستاده بمیرم!


پی نوشت: این برف چرا ول کن ِ ماجرا نیست؟! بسه دیگه خب! به قول رشتی ها : د خ ب!!!

نظرات 13 + ارسال نظر
آناهیتا سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:14 ب.ظ

برف حال به هم زن شده دیگه
نه به اون که کلا نمیاد نه به اینکه هی میباره و اعصاب مچاله میکنه!
احساس میکنم تو خیلی حساس شدی تو این زمینه

والله!
البته الان خیلی از اون موقع گذشته و باید بگیم یاد برف به خیر!!!!

من حساس شدم واقعا؟!

مریم نگار چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:23 ق.ظ

خیلیامون اینجوری هستیم بهنام عزیز...ولی باید قبول کرد به کمک همدیگه نیاز داریم...
من خودم همیشه سعی میکنم بدون هیچ رد منتی به اطرافیانم کمک کنم...و براهمین هم وقتی کمک لازم دارم..دیگه گفتنش برام چندان سخت نیست..
البته هرکسی ظرف لازم رو نداره..سعی میکنم از کسانی که مطمئنم میتونن و با رضایت خاطر کمک میکنن درخواست کنم..

حالا شما که اینقدر خوبین و بی منت کمک میکنین دارین یه 100 میلیون به ما کمک کنین مریم نگار عزیز؟!
ولی خب جدای از شوخی اکثر آدما این روزا اون ظرفی که شما میگین رو ندارن متاسفانه!

سفیدبرفی جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:13 ق.ظ http://manoharfhayedelam.blogfa.com/

واسه کسی که همیشه خودش تلاش کرده روی پای خودش بایسته، کمک گرفتن سخته...اما یه جاهایی ناگزیریم از کمک گرفتن.
من معمولا در همچین شرایطی از کسی کمک میخوام که بادل و جون و بی‌منت حاضره کمک کنه اگه هم بنا به شرایطش نتونست، پذیرش نه شنیدن از چنین کسی برام راحت تره.
ایشالا هیچوقت در چنین شرایطی قرار نگیری آقا بهنام.

برف که دیگه هیچـــــــــــی!!! میخواست کم کاری این چندسال رو که نباریده جبران کنه.

ممنون... منم امیدوارم....

من نمیدونم واقعا رشت چرا این مدلیه؟!
هر چند سال یه بار همین وضعمونه!

سحر دی زاد دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:00 ق.ظ http://dayzad.blogsky.com/

هاله بانو شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:34 ب.ظ http://halehsaadeghi.blogsky.com

زمانی این پست رو خوندم که دیگه خبری از برف نیست ....

سلام
البته قسمت اعظم پست هم در مورد برف نبود..!

[ بدون نام ] دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:37 ق.ظ http://zyst.blogsky.com

سلام بهنام. گاهی باید یکی بیاد پس کله ما بزنه بگه جمع کن بابا. بخدا راست میگم ما گاهی مثل پیرمردهایی میشیم که سرما میخورند اما دکتر نمیرند مبادا ضعیف به نظر بیاند.
برای زنده مانده باید تغییر کرد. راست میگی چیزی که بودیم خیلی مهمه اما چیزی که میشیم و میتوانیم بشیم خیلی مهمتره من نمیتوانم آنتونیا باندراس بشم اما میتوانم یک درجه یا ده درجه از خودم بهتر بشم و وضعیت زندگیم مطلوبتر بشه.

سلام
راستش نمیدونم چی بگم!
شاید واقعا به یکی نیاز باشه که بیاد بزنه پس کله ی مبارکمون!

رها دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:38 ب.ظ

برف... چه هوای آفتابی ای همونی که اونوقت دلت میخواسته ...
خوبه ...خوبه که چشم آدم به دست و کمک کسی ندوخته شده باشه

آره... حالا الان به اون موقع فکر میکنیم و میگیم یادش به خیر! جالبه!
اوهوم...

یلدا نگار دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 10:23 ب.ظ http://yaldanegar.persianblog.ir/

این مراحل تو زندگی همه هست و میگذره...ایشالا به جایی برسی که کمک کنی...

مچکرم خیلی زیاد..

مژگان امینی شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 05:13 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

ان شا ا.. صد سال همراه همسر عزیزتان سرپا زندگی کنید و به آدم ها محتاج نشوید.ولی توی زندگی انعطاف پذیر باشید .

خیلی ممنون..
چشم! سعی میکنم.. میکنیم...

عاطی شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 03:51 ب.ظ http://www-blogfa.blogsky.com

سلام بهنام خان :)

سال نو رو پیشاپیش به شما و همسر محترم تبریک می گوویم :دی

ایشالا یه سال پر از خوشبختی و خوشحالی داشته باشید :گل ل ل ل

سلااااام خانووووم
منم سال نو رو تبریک میگم
ایشالله هرچی واسه من آرزومندی سره خودت بیاد!

مولود چهارشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 05:55 ب.ظ

سلام داداشی بهنام

می بینم که همچنان فعال تشریف داری ...

حالا نشسته و ایستاده مردنش خیلی به حال ما

فرقی نمی کنه ...تو راحت باش ...

امیدوارم از شوخی من ناراحت نشده باشی ... انشاالله

هر جا هستید سربلند باشی و موفق

یا حق

و علیکم السلام مولود خانوم
احوال شما؟
الان منظور شما از فعالیت پست های 6 ماه یه باره دیگه نه؟!
فعالیت های هر روزه ی ما رو ندیده بودین شما!!!
خب آره میدونم تفاوتی نداره! واسه شما فقط مردنه ما مهمه!!!
لطف دارین....
حق به همراهتان..

مگهان پنج‌شنبه 17 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 03:51 ب.ظ

به قول رشتی ها ؟!
رشتی هم بلدین آیا ؟!

اینجانب ساکن رشت بوده و یه جورایی که چه عرض کنم دیگه کم کم میشه گقت همه جوره رشتی می باشی ام!

مگهان پنج‌شنبه 17 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 03:56 ب.ظ

فهمیدم از حرف برف که رشتی هستین :-)
چه خوب...

آره واقعا! چه خوب؟ شما کجایی هستین؟ به قول قدیمی های چت و یاهو asl plz!!! و بعدشم که لابد میاید با هم دوست بشیم؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد