دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

جاودانه

به ابرهای سیاه بگویید دیگر نمیتوانند خورشید را پشت خود پنهان کنند!

خورشید من همینجاست،

هر لحظه در کنارم...


تقدیم به خورشید همیشه فروزان زندگیم...


همه کَسم تو

هر هوسم تو

هم نفسم تو

بال و پرم تو

همسفرم تو

بیش و بَسم تو

گرمی خانه

شور ترانه

متن غزل تو

شعر و سرودم

بود و نبودم

قند و عسل تو

نغمه ی سازم

محرم رازم از روز ازل تو

بی تو خموشم

با که بجوشم

جفت تنم تو

خسته و عریان

پیش غریبان

پیرهنم تو


پی نوشت: به یاد داری گفته بودم واژه ها ناتوانند؟



نظرات 8 + ارسال نظر
آناهیتا دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:49 ق.ظ

سلام علیکم
فعلا که خورشیدت با کلی فکر زیبا خوابید اما پریشون بیدار شد!
یه خواب مزخرف یعنی یه خواب دردناک
ماه ها بود از این خوابا ندیده بودم
یکی از من کمک میخواست
منم بی وزن بودم
دست و پام بسته بود
کاری از دستم ساخته نبود
میخواستم صدات کنم اما از دهنم صدایی در نمی اومد
عین یه آدم لال
خلاصه بی خوابی هجوم آورده به چشم هام
تو هم در حال ملاقات با پادشاه هفتمی!

ای بابا! :/
حالا که خیلی گذشته از اونموقع!
امیدوارم دیگه چنین خوابایی نبینی عشقم... :)

آناهیتا دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:59 ق.ظ

اینقدر فکرم درگیر کابوس بود که یادم رفت تشکر کنم!
میدونم اینجا رو دوست داری مث قبل اداره کنی البته اگه روزگار وقتی برات بذاره!
بخاطر همین این پست ارزش داره
انگار خورشید سابق خودش به ابرهای سیاه مجال عرض اندام میداد! الان مرام خورشید فرق کرده!
میدونم کلاممون هیچوقت تو این چارچوب شبیه مکالمه های زن و شوهری نمیشه!
اصلا اینجا می نویسم زن و شوهری، تیغه ی ستون فقراتم تیر میکشه!
بعد از دو سال فراز و نشیب....
میدونم مدت ها طول میکشه تا تو دنیای مجازی برامون جا بیفته نسبتمون چیه!
بخاطر همه ی اینایی که میدونم و میدونی همین یک خط و نصفی کلی ارزش داره...
ممنونم

قربان شما من بشم!
اینجا تغییر کرده من بلد نیستم آیکون بذارم ولی تو آیکون عشق و علاقه ی زیاد رو تصور کن!

آناهیتا دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:11 ق.ظ

به یاد داری گفته بودم........؟

تو که میدونی من آلزایمر دارم خب!
واستا یه کم فکر کنم!!!!! ;-) :D

فاطمه شمیم یار دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:13 ب.ظ http://shamime27.blogfa.com

سلامم بهنام عزیز
صمیمانه تبریک..ببخشین جهت تاخیر
ما الانا فهمیدیم اونم در وبلاگ بانوی نازنین
خوشبخت و تندرست باشین و زندگی تون سراسر از لحظه های خوب باشه الهی..

به به
سلااااام علیکم
فاطمه خانوم
خیلی متشکرم
لطفتون مستدام

مامانگار سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:08 ق.ظ

وااااای...چه عاااااالی....
عشقتون خییییلی پاک و صاف و بی ریاست !..
امیدوارم همیشه به همین زلالی و شادابی باشید برا همدیگه...
آنا واقعا خورشید زندگیه...
و بهنام...بهترین اسم و رسم زندگی...
زندگیتان روزبروز شیرینتر و عاشقانه تر

شما خیلی لطف دارید مامانگار عزیز
امیدوارم همینطور که میگویید باشد همیشه... :)

سپیده چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:11 ق.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir/

عالی بود بهنام ... امیدوارم خورشید ات همیشه و همیشه گرما بخش روح و جسم ات باشه و دلت از وجودش گرم و نورانی ... و انوقته که هجوم هیچ ابری نمیتونه ذره ایی از گرماشو کم کنه ... عشقتون مستدام و ابدی

مرسی سپیده
خیلی مرسی..

پرتابه پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:22 ب.ظ http://partabeh.com

سلام بهنام جان
وقتت بخیر...
من یکی از اعضای پرتابه هستم.
می دونی بعضی وقتا یه سری حرفا هستن که نه می شه تو وبلاگ نوشتشون ( یعنی به اندازه ی یه پست وبلاگ نیستن) و نه دوست داری از بین برن...
من اومدم بهت بگم که پرتابه دقیقا جائیه واسه این حرفا یعنی می تونی تو پرتاب های 198 کاراکتری همه ی حرفای مینیمالت رو بنویسی
ما تو پرتابه کپی پیست نمی کنیم و خوشحال میشیم که تو هم بیای تو جمع ما و از نوشته هات بهره مندمون کنی...
منتظرتیم
http://Partabeh.Com

جواب سلام واجبه پس سلام،
منتها فکر کنم کامنتت تبلیغاتی بود و منم نخوندمش!

آزی یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:07 ق.ظ

یعنی عاشق شدید؟
واقعا کلمات ناتوانند

ایشالا به پای هم جوون بمونید

اگه شما اجازه بفرمایید و خدا قبول کنه، با اجازه بزرگتر ها بلهههههههههههه!!!!!

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد