دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

افکار متعصبانه!

خب شاید همه مون شنیدیم این حرفو که: "هرسخن جایی و هر نکته مکانی دارد!"

ولی خب به نظرم بعضی سخن ها هم هستن که جا و مکان ندارن کلآ!

یعنی در فرهنگ لغات یک انسان متشخص و فهمیده شاید نگنجه که در کنار دوستانش حتی، از یک سری لغات و حرفها استفاده کنه!

نمیخوام بگم بنده قدیسه ام و از کلماتی که با "ک" آغاز میشن (!) استفاده نمیکنم و چه پسر خوبی ام و حیف شدم که تو این مملکت موندم و اینا! (هرچند این موضوع هم صحت داره و باید به وقتش و در پستی جداگانه در موردش بگم براتون!)

خب بعضی وقتا میطلبه واقعآ،

ولی خب خیلی خوشم هم نمیاد از اینکه تو جمع دوستان بشینیم و خاطرات چیز تعریف کنن برامون

و یا حتی برای حل یه معضل اجتماعی اینقدر در تعریف و تشریح پیش بریم که دیگه یه سری با خودشون ور برن!

نمیدونم! خب شایدم من اشتباه میکنم و این دیدگاه متعصبانه و مختص یه قرن پیش باشه!

ولی خب من از اینکه ببینم به عنوان مثال، خواهرم، دخترعموم، دخترداییم، یا خلاصه هرکدوم از اقوامم بنا به هر دلیلی موضوع حرفش با دوستش حرفهای زیر شکمی باشه حس خوبی بهم دست نمیده!


حالا خوشحال میشم بدونم که نظر شما چیه؟!


پی درخواست نوشت: خیلی وقت پیش در وبلاگ اینجانب پست صوتی ای گذاشته شده بود! (تنها پست صوتیه این وبلاگ هم بود فکر کنم) نمیدونم اون موقع مخاطب این کلبه بودید یا نه، ولی اگه بودید و اگه بر حسب اتفاق هنوز اون فایل صوتی در اختیارتون هست خوشحال میشم اون رو به خودم هم بدید!

موضوع اون فایل هم در مورد راست گویی و دروغ نگفتن و اینها بود به گمانم!

با تشکر...

نظرات 15 + ارسال نظر
آناهیتا شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:15 ب.ظ

ساملک
اول شدم آیا؟

ساملک
بهله بهله
این افتخار بزرگ نصیبت شد بالاخره!

آناهیتا شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:18 ب.ظ

البته در وبلاگ بی مخاطب بی بازدید تو اول شدن ارزش حقیقی و حقوقی خاصی نداره! ولی خب برای اینجانب که برای تعداد معدودی روشنم ذوق مرگولیدگی به همراه دارد!
بالاخره یاد روزهای جوانی می افتیم....

کمیت مهم نیست که!
کیفیت مهمه!
عوضش مخاطب های ما همه با شعور و فهمیده و با کلاس هستند کلآ!
پس میتونی کلی حال کنی الان که مخاطب منی و اول هم شدی تازه!

آناهیتا شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:27 ب.ظ

اول بگم از پستت خیلی خوشم اومد
و اما سوالت

از نظر شخص بنده، بر زبان جاری کردن یک سری حرف های زیر شکمی کار پسندیده ای نیست و مخصوص قشر خاصی هست و بس ولی ولی ولی به صرف زیر شکمی بودن بعضی بحث ها نمیشه کلا ازش گذر کنیم و به صورت تابو در بیاریم...هر کی گفت اه است، پیف است، بی تربیت است، بی حیا است...با این خیلی مخالفم
به عنوان مثال: وقتی در جامعه ی ما عده ای جمع میشن و برای جامعه دل می سوزونن و در صدد آموزش پیشگیری از بارداری میشن، عده ای دیگه با تعصب و رفتار به دور از عقلشون جلوی این آموزش در ملأ عام رو می گیرن...چرا؟ چون به نظر اونا تأسیس یک چادر آموزشی که افراد بالای هجده سال حق ورود داشته باشن و با چشم ببینن که طریقه ی استفاده ی فلان ابزار چ مدلیه...کار بسیار شنیع و به دور از اخلاقیه! در حالی که دقیقا برعکسه...اصلا جوامع متمدن دیگه بر سر چنین بحث هایی تو سر و کله ی هم نمی زنن پس چرا ما هنوز که هنوزه باید پشت درهای بسته و با صدایی که خودمان هم به زحمت می شنویم باید در مورد این مسائل صحبت کنیم؟
اصلا یک سوال دارم
شمایی که این چنین صحبت هایی رو زیر سوال می بری، چطوری سر کلاس تنظیم خانواده نشستی یا میخوای بشینی؟
نه واقعا اگه از تو مشکل داره پس باید اون هم مشکل ساز باشه!

خب دیگه چی؟

آناهیتا شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:31 ب.ظ

کامنت بالایی در خط هشتم مشکل فعلی داره! ینی فعلش اشتباهه و در خط آخر کلمه ی " نظر " جا افتاده!

کلا غلط املایی داشتن پست و کامنت های من امر عادی شده چون هیچوقت افاضاتم رو مرور نمی کنم! همین جور فرتی می ارسالم!

خودتم حوصله ی حرفای خودت رو نداری که مرور کنی!
بیچاره خلق الله!
خب دیگه!؟

آناهیتا شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:46 ب.ظ

اینم اضافه کنم
در مورد قسمت اول پستت کاملا موافقم...اصلا هیچ دلیلی نداره عده ای برای سرگرمی، مسخره بازی، وقت گذرونی، بامزگی و غیره دور هم جمع بشن و حرفای این چنینی بزنن! اصلا خیلی بی معنیه! آدم حسابی که از بغل این همه موضوع مفید به راحتی نمیگذره و نمی چسبه به صوبتای استغفرالله یا همون بوووووووووووق!

ولی در مورد قسمت دوم یه کوچولو مخالفم
وقتی بحث مسائل اجتماعی وسط میاد، شکافتن موضوع تا جایی که منجربه بیان کلمات رکیک نشه هیچ اشکالی نداره که هیچ خیلی هم لازمه...اصلا اگه از این موارد بگذریم یا در کنایه بیان کنیم، خیانت کردیم چون ممکنه عده ای منظور اصلی رو متوجه نشن و با ادبیات کنایه ای مشکل داشته باشن.
به عنوان مثال: وقتی میگن طلاق خیلی بد است و پیف است و هشتاد درصدش بخاطر مسائل جنسی است و تمام در حق همه ی زوج ها و همه ی انسان هایی که به سن ازدواج رسیدن، خیانت کردن...
این شیوه سخن گفتن کارشناسان تی وی ضرغامیه!
یعنی باز نکردن مصیبتی که داره آشیونه ها رو از هم می پاشه...و جالب انگیز تر از همه اینکه علت رو دیدن بچه ها بیان می کنن! در حالی که در یک کشور با در و پیکر، اول برنامه اعلام می کنن برای گروه سنی خاصیه بر و بچه رو دور کنید نه اینکه کلا بگن اکی به درک معضل باشه گوووووووووور باباشون ما هم توضیح نمیدیم! آخه همه که امکانات و شعور ندارن که برن دنبالش این وظیفه ی د.و.ل.ت که آموزش بده...

و دیگه!؟

آناهیتا شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:56 ب.ظ

آره داداجان صورت مسئله رو در نظر نگرفتن یا از بیخ پاک کردن به دلیلی که بیان شد، کار درستی نیست...
باید در بحث های جمعی با این دید صحبت کنیم و بشنویم که ما انسانیم و در مورد مسئله ای می حرفیم که یکی از فطرت های انسانیه ( البته حیوانیه در صورتی انسانی میشه که یه سری فاکتورها رعایت شده باشه )
شاید پدربزرگ من از صحبت این چنینی و در چارچوب مسائل اجتماعی پرهیز می کرده ولی الان با رعایت مواردی که مهم ترینش نوع نگرش و استفاده از لغات مناسبه، هیچ مشکلی نداره آدم با مشکلات دیگران آشنا بشه و حتی مشکل خودش رو با دیگری در میون بذاره...
خلاصه این نظر منه
فایل صوتی هم گفتی شنیدم اما تو کامپیوترم ندارم
فقط یادمه زیبا و سوزناک بود!

بعلهههههه!
ماشالله هزار ماشالله ده برابر پست من نوشتی که!
خب من الان تا حدودی قانع شدم و یه کم نظرم تغییر کرد!
موافقم باهات و خب شاید تو یه شرایطی قرار گرفتم که موضع گرفتم نسبت به این کار!
ولی خب باز هم به نظرم وقتی که بشه حق مطلب رو در لفافه بیان کرد نیازی به باز کردن بیش از اندازه نیست!
در کل موافقم باهات..
با تشکر فروون از نظر جامع و شامل و کاملت...

واقعآ!؟
زیبا و سوزناک؟!
آآآآآآآی ملت کسی این فایل صوتی زیبا و سوزناک رو نداره؟!

رعنا شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:18 ب.ظ http://rahna.blogsky.com

چون اول نشدم به سوالت جواب نمیدم

نداری که بدی لابد!

سارا یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:08 ب.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

اولا دلم میخواد بگم اول ببینم کی چی میخواد بگه
دوما بات موافقم منم اصن خوشم نمیاد.اوهوم

کسی که چیزی نمیخواد بگه کلآ!
فقط به سواد شوما در شمردن شک میکنن ملت احتمالآ!

شاه بلوط یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ب.ظ http://balot.persianblog.ir/

یه وقتائی صحبت از این مسائل گره گشاست
مشکل یه نفر بر طرف میشه
ولی اینکه هجو و بی هدف باشه منم به هیچ عنوان موافق نیستم
متاسفانه اکثرا هم فقط خاطره هاشونو تعریف میکنن که چهره قشنگی نداره

خب منم موافقم با شما با توجه به حرفایی که آناهیتا در کامنت های بالاتر زد اندکی نظرم تغییر کرد راستش..

مریم نگار(مامانگار) یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:40 ب.ظ

هزااااااار ماشاا... به آنا جونم...
کل حق مطلب رو ادا کرد..
بنظرم باید در مورد این مسائل جدی و هشیارانه صحبت کرد نه صرفا برای خنده و مسخره گی و لودگی...

سلا مامانگار...

بعله!
کلآ این آنا جونه شما خیلی بیشتر از حق مطلب رو هم ادا کرد اصلا!

آناهیتا یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:17 ب.ظ

دادا جان بهت افتخار می کنم چون کله شق نیستی چون اندیشه داری و از خردت استفاده می کنی
برای اینکه با توضیحم نظرت تغییر کرد نمیگم
ممکنه مسئله ای باشه که توضیحاتم قانعت نکنه
برای این میگم که از گفتن جملاتی مثل " اشتباه کردم " " قانع شدم " " حق با شماست " احساس شکست یا کوچیک شدن نمی کنی...همین که توان شنیدن دیدگاه های متفاوتو داری خیــــــــــــــلی شادمانم...باور کن شنیدن دیدگاه متفاوت کار هر کسی نیست...

خواهش میکنم!
اتفاقآ همه به من افتخار میکنن و میگن خیلی فوق العاده ام و اینا!
اولین نفر نیستی آبجی جان!

البته نمیدونم چرا بعدش میگن جنبه ی تعریف هم ندارم! تو میدونی چرا میگن؟!

آناهیتا یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:35 ب.ظ

چون تواضع اخلاقت یه چیزی نزدیک به صفره!
تواضع داشته باش
یکی ازت تعریف کرد فرتی نگو آررررررررررررره بابا کجاشو دیدی من خیلی خوفم!!!!
آخه چی بهت بگم؟
ملأ عام هم هست نمی خوام مورد ضرب و شتم قرار بگیری!
خدااااااااااااااااااااایا به من صبر بده!


لطفآ به اعصاب خود مسلط باشید!
با تشکر!

سارا دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:46 ق.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

منظورت چیه؟ینی من بلد نیسم بشمرم؟هاااااااا؟

خودت چی فکر میکنی!؟

سایلنت دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:54 ب.ظ

انقدر بدم میاد از آدمایی که از این مسیجا میدن یا میشینن روابط زناشوییشونو واسه دوستاشون تشریح می کنن یا ...
اه اه اه
دوباره حالم بد شد
ای "ک" تو روحشون
منظورم "کلا الله مجید" بود

شدیدآ آدم بی اعصابی هستی هااااا شوما!

سپیده چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:21 ب.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir/

منهم چون آخرین خواننده ی این پستم سکوت میکنم ایضا ...

منم سلام عرض میکنم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد