دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

دو کلام حرف حساب

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...

من می میخورم و تو میکنی بد مستی؟!

شکی توش نیست که گند ترین سالی که من تا حالا تجربه کردم همین سال نود بوده!

سالی پر از خبر...!

پر از مرگ و میر و درد و مرض!

کِی میشه این سال لعنتی تموم شه آخه؟!

در یکی از جدیدترین اتفاقات این سال مهیج، دیروز لاستیک ماشین بابام (که لازم به ذکره که هنوز دو ماه نگذشته از خریدنش!) در حین حرکت ترکید و ماشین چپ شد و تنها چیزی که کمابیش سالم موند بابام بود!!!

تو این شبِ عیدی فقط همین اتفاق رو کم داشتیم که خب خدا رو شکر جور شد!


پی نوشت: امشب شبِ چهارشنبه سوری ئه! به من که حسابی خوش خواهد گذشت...

امیدوارم که به شما هم خوش بگذره!

از عزیزانِ تیتیش مامانی و نازک نارنجی هم درخواست میکنم برای اینکه یه وقت خدای نکرده بوی دود نگیرن از خونه شون بیرون نیان! 

خواهشأ دهنشون رو هم ببندن چون منم فحش بلدم!


نظرات 33 + ارسال نظر
نیما سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:02 ق.ظ

یعنی تو فکر کردی که از من بیشتر فحش بلدی ؟؟؟

برادر من کارتون اشتباهه دیگه ! نارنجک و اینا که والا مسخرس ! اینجا میدون جنگ نیس !
درضمن خوشحالم که واسه بابات اتفاقی نیفتاد ! ایشالا همیشه خوب و خوش باشین !

والله از تو که نه!!!!!
ولی خب یاد میگیرم!!!! خواستن توانستن است!!!

چرا میدون جنگ نیست؟!
چرا مسخرست؟!
اصلأ تو این مملکت هر کاری که بخوای بکنی از دید یه عده مسخرست!
اصلأ مسخرست که مسخرست! همینه که هست!
ایکاش کامنتت رو بعدأ میدیدم و بعدأ جواب میدادم!

مرسی... آره خوشی داره از سر و کولمون میره بالا اصلأ!!!

نیما سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:29 ق.ظ

ببین بهنام میخوای هرکاری بکنی بکن، اما من یکی با صدای هر نارنجکی و ترقه ای که میشنوم،‌به یکی از نوامیس ملت تجاوز میکنم ! و امثال من زیاد هستن !

اولآ که خب میتونستی میرفتی بیرون اینکارو میکردی و اینقدر هارت و پورت نمیکردی!
دومآ مرد بودی به نوامیس اون کسایی تجاوز میکردی که با باتوم میزنن تو سر دختر و پسر مملکتت نه کسایی که از سکوت تو و امثال تو دیگه نمیدونن چیکار کنن و فکر میکنن با همین حرکات هم میتونن اعتراضشون رو نشون بدن!
میدونی نیما؟! به نظر من کسی که ساکته باید همیشه ساکت باشه!
منی که وسط خیابونم خودم تشخیص میدم که چه جوری رفتار کنم! نیازی ندارم که تو از تو خونتون بهم بگی این کار خوبه و اون کار بد! اهمیتی هم نمیدم به اینکه تو چی فکر میکنی!
میتونی یه هندزفری بذاری تو گوشت و آهنگ گوش کنی!
میتونی هم بشینی و هرچقدر میتونی فحش بدی!

ف@طمه سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:43 ق.ظ http://zarafekocholo.ir

وای بی ادب تو فوش بلدی
خدارو شکر که بابات سالمه (ایکون قلب چرا نداره اینجا)

منظورم همون خر و الاغ بود هااااا یه وقت حمل بر بی ادبیمون نشه!!!! ما خیلی هم با ادبیم!

مرسی! ولی آیکون قلب چه ربطی به این داره که بابای من سالمه؟!

الهه سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:50 ق.ظ http://parcgah.blogfa.com

برا منم سال 90 بد بود
ایشالا که 91 نحسی امسالو قشنگ ببره
خوشبحالت فوش بلدی؟:دی

آمین

خوش به حالم؟!

روزگار مو سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:10 ب.ظ http://mavgola.blogfa.com

سلام . فحش نده عامو !فحش نده.
به جاش خدارو شکر کن که بوات سالمه.

سلاااام
چشـــــــــــم

ما(ریحانه) سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 ب.ظ http://ghahvespreso.persianblog.ir

فقط میگم کاش یه نفر تو همین چهار شنبه سوزی از همون آدم های سوخته چند سال قبل ظاهر بشه جلوت تا بفهمی چرا مخالفیم باهاش...
وقتی صدای گریه بچه های همسایه تا اینجا میاد که از صدای نارنجکا از خواب بلند شدن. وقتی میشنوم چند تا از همین بچه ها تا آخر عمرشون دچار صرع شدن. وقتی میشونم یه بچه بی گناه فقط به خاطر عشق و حال چند تا جوون تا آخر عمرش چشماشو از دست داده فقط به این نکته میرسم که این شب میتونه خیلی بهتر باشه و نیست..
بهنام جان خوش باش کسی هم بخیل خوشی نیست..فقط جان هرکی دوست داری تو این یه شب خوشی مواظب عمر از دست رفته یه عده بی گناه دیگه هم باش...
خوش بگذره...

اولأ که خب حواسش رو جمع کنه که نسوزه! بچه بازی که نیست!
دومأ که فقط موضوع خوشی نیست!
من این روز رو یه روز اعتراضی میبینم!
یه جنگ!
شما راه بهتری بلدی واسه نشون دادن اعتراض؟! بفرما بگو استقبال میکنم!
بعدشم قراره یه شب سر و صدا باشه! نمیتونن ملت یه شب آمادگیه هرنوع صدایی رو داشته باشن؟!

ماهی تنگ بلور سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ب.ظ http://parcian.persianblog.ir/

شکر که پدر خوب هستن،صدای بعضی از این نارنجکا واقعا زیاده خببه هر حال بهت خوش بگذره و امیدوارم برای هیچ کسی اتفاقی نیافته

مرسی
و باز هم مرسی..

پونه سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:49 ب.ظ http://jojobijor.blogsky.com/

شکر که پدر حالش خوبه .
واای چهارشنبه سوری چه خوش بگذرد

مرسی
و امیدوارم کلی بهت خوش گذشته باشه..

سارا سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:30 ب.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

الان منظورت به محمد بود؟؟؟

نه! من الان پست محمد رو خوندم!
منظورم موقع نوشتن پست اصلآ به محمد نبود!

سحر سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:31 ب.ظ http://sahar1985.blogsky.com

آی گفتی برای من هم سال 90 سال گندی بود... بهرحال عقل سلیم در این است که چهارشنبه سوری بخاطر اینکه اراذل و اوباش بلایی سرمان نیاورن از خانه مان بیرون نیاییم
خوشحالم که بابات طوریشون نشد...

خدا لعنت کند اراذل و اوباش نیروی انتظامی و یگان ویژه و لباس شخصی رو که امنیت و آرامش رو از ما سلب کردن!
( هر کسی از ضن خود شد یار من...)
مرسی..

الی سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ب.ظ http://elisismcom.blogsky.com

والا با این نارنجک بازیاشون جاهایی ک خوش میگذره بری رو برادران محترم نیروی انتظامی بد بستن!
۴ تا آتیش خدا درس کنین حال کنین دیگه!هی تحریف میکنن این چارشمبه سوری رو! میگم ی وقت کور مور نشیا بهنام!
بعدم ایشالا بلا ب دور باشه همیشه

نه خدا رو شکر کور مور نشدم!
این برادران هم واقعآ امشب خیلی زحمت کشیدن! فقط بنده های خدا تلاششون بی نتیجه موند!!

مرسی...

پرچانه سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:46 ب.ظ http://forold.blogsky.com/

تو که از من بی اعصاب تری
اصلا کسی به تو چیزی گفت که فحش میدی؟
روانیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اصلا فحش بده ببینم چی میخوا بگی

واقعآ فکر میکنی من بی اعصاب تر باشم؟!

محدثه سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:09 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

بذار 4 تا از انگشتات نصف بشن،اونوقت میفهمی کی بیشتر فحش بلده!

خب خدا رو شکر، چشم حسود کور، من سالم سالمم!!!

کاغذکاهی(نازگل) سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:01 ب.ظ http://kooche2.blogfa.com/

سلام بهنام جان
ایشالا که امسال سال خیلی خوبی باشه برات ... خیلی متاسف شدم برای بابات .... حتما لاستیکش کهنه بوده و تو انبار مونده بوده .....

تو رو خدا شب 4 شنبه سوری مراقب باشین .... میدونم خوش میگذره اما .....

سلااااااام نازگل عزیز چطوری ؟
مررررسی
خاک بر سرشون با این ماشین هاشون!
چه میدونم چه کوفتی بوده! آخه ماشین صفر باید لاستیک بترکونه؟!
چشم مراقب بودیم!

زهرا سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:34 ب.ظ http://flashfiction.mihanblog.com

اتفاقا دو هفته پیش بود که ماشینمونو دزد برده بود و یه هفته پیش پیداش کردیم و چیزی از ماشین نمونده بود!
حتی روشن هم نمی شه


ای باباااا!
مگه تو ایران دزد هم پیدا میشه؟!
شوما ایران هستین واقعآ؟!
نکنه میخوای امنیت مملکت رو زیر سوال ببری؟!

زهرا سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:38 ب.ظ http://flashfiction.mihanblog.com

یه وقت می ری بیرون می میریا! نکن این کارارو
بیا اینم قیافت بعدِ چارشنبه سوری!
اینم ملتی که اومدن عیادتت!
(اونی که خوشحاله منم!)

فعلأ که به کوریه چشم حسودان و عنودان و اینا در صحت و سلامت کامل به سر میبرم!
البته چندان کامل هم نیست!

فرزانه سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ب.ظ http://balot.persianblog.ir/

بهنام خدا رو شکر که بابات سالمه

مرسی فرزانه بانو...

نیما چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:22 ق.ظ

دوست من، سعی نکن که بگی مسائل چهارشنبه سوری بعد از یه سری اتفاقات سیاسی، تبدیل شده به جلوه ای از اعتراض مردم به نظام و حکومت... و در ضمن من هیچوقت نگفتم بطور واقعی به ناموس کسی تجاوز کردم یا میکنم، فقط حرفش رو میزنم و تو میدونی منظورم اینه که فحش میدم ! حتی به اونی که میخواد با چماق بهم حکومت کنه هم فحش میدم... به هرحال اینجا یه وبلاگه و وقتی یه پست مینویسی باید نظر دیگران رو هم گوش کنی، اگه اینقدر دچار کمال فکری شدی که به نظر دیگران نیازی نداری، خب باشه من یکی واست نظری نمیذارم.

بعد از یه سری اتفاقات سیاسی نه!
کلآ از خیلی وقت پیش این روز برای خیلی ها همینطور بوده و من یاد ندارم روزی رو که برم بیرون و شعار های سیاسی نداده باشیم توش و باتومش رو هم نخورده باشیم!
در ضمن خیلی خوب کاری میکنی که فحش میدی! الان همه ی چیدمان این دنیا داره با فحش های تو تغییر میکنه اتفاقأ!!!
من پست نوشتم تو نظرت رو گفتی منم نظرم رو در مورد نظرت گفتم!
اگه اتفاق خاص دیگه ای افتاده که ناراحتت کرده هرجور راحتی! کامنت نذار...

نیما چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:25 ق.ظ

راستی برادر، من ادعای مردی ندارم... اینو واسه این گفتم چون بهم گفتی " اگه مرد بودی"... به هرحال مرد، مرد رو میبینه !

خوبه که ادعا نداشته باشی..
کلأ ادعا چیز خوبی نیست!

محدثه چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:46 ق.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

خب واقعا حیف شد که سالمی! :D

حالا ایشالله سال دیگه!

حسام چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:52 ق.ظ

به ما که خوش گذشت اومیدوارم به تو هم خوش گذشته باشه
میدونی چیه بهنام دیدی تو اخبار نشون میدن مثلا تو یه کشور یه روز ، روز بالش جنگی ، توی یه کشور دیگه ملت بهم گوجه پرت میکنن و تو یه کشوره دیگه هم ملت با رنگ خوش میگذرونن و ما هم کلی هم بهشون حسودی می کنیم و می گیم که خوش بحالشون که هچین روزایی دارن .
اون وقت وقتی خودمون همچین روزی داریم میگیم مسخرست !!!
واقعا که جای سوال داره ، نداره !؟

نصیحتو خوب اومدی

راستی خدارو شکر که بابات سالمه

جای سوال که نداره!
ولی خب تا دلت بخواد جای افسوس داره!

مررسی

تـــــــارا چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:09 ق.ظ http://l0ve.persianblog.ir/

سلام مهندس

امیدوارم بهت خوش گذشته باشه، به ما که خیلی خوش گذشت

جای شوما خالی

سلاااام
بعله به ما هم حسابی خوش گذشت!
خوشحالم که بهت خوش گذشته
دوستان جای ما...

ماهی تنگ بلور چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:09 ق.ظ http://parcian.persianblog.ir/

پی گفتگو تو و نیما:یه چی نوشته بودم که این نتیجه مملکتی که رقص و آواز بهشون حروم شده،یه پتانسیل خیلی بالا یه کوه انرژی و شادی و یه قفس و اجبار به سکوت....بهتر از نمیشه هیچ وقت،ولی بعضی از رفتارا واقعا دور از تمدنه......هیچ توجیحی رو نمیشه بهش چسبوند

ما همچین ملت متمدنی هم نیستیم ها ماهی جان!
توقعِ زیادیه رفتار درست از جوونای این مملکت!
به خدااا توقع زیادیه!

نرگس چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:15 ق.ظ http://melany_n1.persianblog.ir

اولا که یادم باشه از این به بعد اوا پست ها ی جناب آلو رو وجب کنم بعد ببینم حس کانت گذاشتن هست یا نه(آیکون چپ چپ نگاه کردن به موجود چاقی که مال حرف جدی هم نیست اصولا انگار که!)

ثانیا با اینکه حالمان به هم می خورد از اینکه بوی دود بگیریم و بعدش مجبوریم با لباس هایمان برویم زیر دوش ولی خب رفتیم مراسم بی معنای 4شنبه سوری

ثالثا اوا رشتی شما؟ خواهر ما هم که همشهریتونه که، شهر نیست که اخه همیشه ی خدا کان آسمان سوراخ می باشد آنجا!

ای باباااا خب حسش نبود دیگه! چرا ناراحت شدی؟!

دومآ کلمات داخل پرانتزت بهم بر خورد!

سومأ خب بی معنی بود نمیرفتی!

چهارمأ آره والله ما هم در عذابیم از این ماجرا!

نرگس چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:18 ق.ظ http://melany_n1.persianblog.ir

اون "اول" بود، اون یکی هم "کامنت"، بله

بعله متوجه شدیم!

تـــــــارا چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:18 ق.ظ http://l0ve.persianblog.ir/

خواهشأ دهنشون رو هم ببندن چون منم فحش بلدم!

این جمله ی آخرت خیلییییییییییییییی باحال بود

تـــــــارا چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:21 ق.ظ http://l0ve.persianblog.ir/

خداروشــــــــــــــــــــــــــکــر که حال بابات خوبه مهندس جان

مرسی

دختری از یک شهر دور چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:16 ق.ظ http://denizlove.blogsky.com/

خدا رو شکر که اقای پدر سالمن...
ماشین رو بیخیال ایشالا یکی خوشگلترش رو میخرین!!

مررررسی

م . ح . م . د چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:59 ب.ظ

خوبه که فحش بلدی ...

کللن فحش چیز خوبیه


چیه؟! فحش دوست داری؟!

سوگل چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:54 ب.ظ http://sogooool.persianblog.ir/

بلا دور ِ ایشالا

خدارو شکر که بابا سالمن

ایشالا همیشه کنار خونوادت و دوستات شاد باشی حتی تو تنهاییات...

بــــــــــــــــــــــــوس گــــــــــــــــــل بــــــــــــــــــــــــوس

قـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب

مرررررررسی
بــــــــــــــــــــــــوس گــــــــــــــــــل بــــــــــــــــــــــــوس

قلب!

آناهیتا پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:42 ب.ظ http://2-k-h-t-a-r-dps.blogsky.com/

این بوس و ماچ بازی و اینا یعنی چه؟!؟

آناهیتا پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:55 ب.ظ http://2-k-h-t-a-r-dps.blogsky.com/

فقط میگم ای کاش ایرانی ها تحمل شنیدن انتقاد و نظرات گوناگون رو داشته باشند...
خیلی جاها...حتی خونه ی آدم های باتجربه با دوتا چشم خودم دیدم که تحمل انتفاد رو نداشتند و خیلی چیزها رو زیر سوال بردن...
بهنام جان نظر نیما محترمه...نظر تو هم همین طور...
من به شخصه چهارشنبه سوری رو صحنه ی شادی مطلق نمی بینم بلکه این جریان مساوی شده با نشون دادن تعداد اکثریت مردم مخالف...دوست ندارم اینطوری باشه اما هست...در شرایط فعلی راه ابراز وجود خوبیه فقط با اونجاش مشکل دارم که خطرات احتمالی رو به حداقل نمی رسونن...به نظرم اگه مردم درایت داشته باشن از وسایل کم ضرر استفاده می کردن نه دست ساز و خطرناک...
خود من در محدوده ای که قدرت مانور داشتم فضایی رو درست کردم که هر کس دید هم لذت برد هم معنی و مفهومش رو درک کرد...دیگه بیشتر از این توضیح نمیدن
ازت خواهش می کنم با لحن آروم تری پاسخ بدی تا یه وقت دوستانت فکر نکنند نظر مخالف رو برنمی تابی...درضمن کمتر بودار بنویس...خفه کردن امثال تو هدف اینهاست...حرفت رو بزن منتها با زیرکی و درایت...ملت ما اینقدر فهیم شدن که تو ف بگی تا فرحزاد رفتن...

چشم!

silent دوشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:37 ق.ظ http://no-arus.blogfa.com/

به منم خیلی خوش گذشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد