گویا پرورش بوقلمون شغل پُر منفعتیه!
مادرم میگه:
ایکاش میشد میرفتیم تو یه شهر کویری زندگی میکردیم!
حتی شده تک و تنها تو یه بیابون!
یه جایی که بشه بوقلمون پرورش داد!
اونجوری فقط خودمون بودیم و یه مشت حیوون!
خیالمون راحت بود دور و برمون کسی آدم نیست!
به هر حال اینم نظریه!!!
پر در امده
قبول دارم
ولی یکم سخته
بزنم به تخته
واس نظریه ی مامان خانومتون
مادر من مرررررررد روزای سخته اصلا خودش!
http://mehrangroz.blogsky.com/
طفلک مامانت فکر کنم دلش خیلی گرفته از آدمای اطرافش
نه بابا!
شوخی میکنه!
سلام
باور میکنی آرزوی منم همینه. البته با کمی تغییر.چون کلا از حیوونا میترسم.حتی از مرغ وجوجه.ولی دوست دارم یه باغ بزرگ داشته باشم واز صبح کله سحر فقط با درختا وگلا کار داشته باشم.
سلام
خب راست میگی!
گل و گیاه خیلی بهتره!
بوی گند حیوون هم نمیاد دیگه!
میگم بهش نظرش رو عوض کنه!
سلام
بسیار این بیت تیتر را دوست دارم وگاهی بهترین ارزومه
.دنیا همینه دیگه.
سلام
البته شاعر در واقع میفرماید
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر /کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود جستهایم ما / گفت آنک یافت مینشود آنم آرزوست
دمش گرم
دم خودت گرم
اگه یکم دور ورتو نگاه کنی به اندازه کافی آدم بوقلمون صفت میبینی دیگه بست نیست؟؟؟
دور و برم؟!
الان به دور و بری های من توهین کردی؟!
بی ادب!
حیوانم آرزوست!
اه
پیف
شوما همیشه با من بد برخورد میکنی!
هعی ی ی
انجمن همبستگی وبلاگ نویسان در نظر دارد با همکاری همراهان وبلاگ نویس ،جهت همدردی با خانواده محترم ستار بهشتی وبلاگ نویسی که در بازداشت پلیس فتا جان سپرد نامه ای خطاب به مادر داغدیده این جوان منتشر کند.
از کلیه همراهان وبلاگ نویس دعوت می شود حداکثر تا تاریخ 10 بهمن سال جاری جمله یا دلنوشته ای کوتاه خطاب به این مادر داغدیده برای ما ارسال نمایند تا منتشر شود.
امیدواریم این حرکت انسانی مرهمی بر درد سنگین از دست دادن فرزند برای این مادر داغدیده باشد.
لطفا دلنوشته های خود را در صورت فیلتر شدن و عدم دسترسی به وبلاگ به آدرس ایمیل زیر ارسال نمایید
edalateaaram@yahoo.com
با سپاس از همراهی شما
"انجمن همبستگی وبلاگ نویسان"
این وبلاگ با مطلبی درباره ی نگرش صنفی به وب نویسی بروز است.
حیوانم آرزوست...!!
ولی مادرتون فکر اقتصادیشم کرده ها...
اون حیوان حتما باید بوقلمون باشه که از نظر درامد هم به صرفه باشه..
بعله!
مادر ما زرنگ تر از این حرفاست!
به خودم رفته!
فکــر خوبیه، ما که تو بیابون و گرما زندگی میکنیم! بزنیم تو کار شنرمرغ هم پول در بیاریم هم از این جماعت یه مقداری فاصله بگیریم!
سهم ما فراموش نشه فقط!
به هرحال ایده پردازی اش از ما بوده دیگه!
همون بوقلمون منظورم بود!
تفاوتی در سهم ما ایجاد نمیکنه این اشتباه به هرحال!
الهی بگردم ببین بنده خدا چقدر دلش از دست این بشر دوپا پره که این نظریه رو دادن...
چی بگم والله!
خیالمون راحت بود دور و برمون کسی آدم نیست!

توصیف قشنگیه از این دوره زمونه...
ببین سرمایه ی اولیه در چه حد نیاز داره شاید شریکت شدیم :دی یره
یه جمله ای هست که میگه پیاله ی ماستت رو هم با کسی شریک نشو!
مادر ناراحت اند از آدمها ؟
بهنام شاید به خاطر سن و سالشون ِ که از هیاهو خسته شدن امیدوارم که دلیلشون به حس خوش بینانه ی من نزدیک باشه
خب ناراحت که حق داره باشه!
آدمای این دوره زمونه قدر نشناس و بی وفان اکثرا بلانسبتِ شما
خیلی دوس دارم توو شهری زندگی کنم که هیچکس منو نشناسه! خیلی حال میده!
معلوم نیست تو رو به چی شناختن که میخوای فرار کنی بری یه جایی که نشناسنت!!!
مهندس الان چندتا بوقلمون داری ؟
مهندس اون بوقلمونا رو ول کن بیا یه پست جدید بزار بی زحمت :دی
دیگه وبلاگ رو ول کن!
ما رفتیم تو کاره بوقلمون!!!
منم کاملا موافقم کاملنننننن
با تشکر!
البت میگن پرورش شتر مرغ هم پر منفعته!
دم مادر گرم با این افکار اقتصادیشون.
البته یه سری هم میگن تو این مملکت رو پفک هم سرمایه گذاری کنی بردی!
بد نبود
خوووووووووووووب فکریه آقا خوووووب خوشم اومد
چه زندگی رویایی میتونه باشه به دور از ادما تو کویر یه زندگی کشاورزی
شاید چندان آسون هم نباشه البته!