شاید همه مون شنیده باشیم که ازدواج مثل هندوانه ی دربسته س..
یه وقتایی اونقدر تشنه میشیم که بدجوری هوسش میزنه به سرمون، اونوقت حاضریم واسه پیدا کردن یه دونه شیرین و آبدارش، همه ی شهرو زیر پا بذاریم؛
ولی با وجود همه ی پرس و جوها و تحقیقات، معلوم نیست که وقتی تیزی رو فرو کردیم توی دل اون خوشرنگ و لعابِ دلبرکش، آیا اون هندونه ی مد نظرمون از توش در میاد یا نه؟
شیرینه یا ترشیده؟
قرمزه یا سفید؟
تخمیه یا... (آهان نه اون واسه خیار بود!)
به نظر من ازدواج مهمترین رویداد، بهترین اتفاق و نقطه عطف زندگی خیلی ها میتونه باشه؛
نقطه شروع مسولیت پذیری، تعهد و تعقل عمیقتر!
ولی مهم ترین نکته اینه که هیچکس قرار نیست با ازدواج خوشبخت بشه و این انتظاری کاملا نابجاست!
ازدواج به اشتراک گذاشتن صادقانه ی غم ها و شادی هاست و هر دختر و پسری به تنهایی اونقدر مشکلات دارن که فرصت خوشبخت کردن من و شما رو نداشته باشن.
ما همدیگه رو خوشبخت نمیکنیم، فقط قراره سنگ صبور و همراه تک تک لحظات سخت هم بشیم..
حالا اینکه آیا ما واقعا میتونیم یار کسی باشیم یا نه هم، مثل همون پیدا کردن هندونه ی شیرین دربسته جواب قطعی نداره، ولی خوندن کتاب ها و مراجعه به روانشناس های حاذق و زدن تست های تعیین شخصیت فردی، شاید حکم همون ضربات قبل از شکافتن هندونه رو داشته باشن و کمک کنن که "شاید" درست تر انتخاب کنیم.....
به جای اینکه یار باشیم باریم آقا بار
مزدوج شدی؟
نه بابا
مزدوج چیه
گفتم شما اگه یه وقت خواستین بشین بیشتر فکر کنین!
دیگه بعد از ۱۰ سال فکر نکنم جواب بده این کتاب رو باید ۱۰ سال پیش معرفی میکردی.
از بس حسودی که زودتر نگفتی.
ایشششششش
نه اتفاقا
الان که زندگیت کسالت بار شده و خسته شدی ازش و دیگه نمیتونی تحملش کنی بخونی بهتره
انتخاب واقعا سخته
خیلی سخت.
خیلی این حرفتون دوست داشتم که با ازدواج قرار نیست خوشبخت بشن آدما، قرار دونفر درکنار هم و همراه هم باشن
بله خب، وقتی سطح انتظاراتمون اشتباه خط کشی شده باشه طبیعتا با نرسیدن بهش ناامید و دلسرد میشیم..
نظرتون در مورد رابطه بدون ازدواج رسمی چیه ؟
بسم الله رحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه!!
خب چه رابطه ای؟
ازدواج سفید؟
سکس؟
بوس؟
یه بغل ساده؟
یا فقط داداشی؟